معرفینامه نمایشگاه عکسی که در آن مشارکت دارم و امروز افتتاح میشود:
پردازش تجربه زیستن و معنای هستی یک عکساست، پردازش روان یک عکساست که مدتی پیش از تولد عکس و در آن لحظه که عکاس مصمم میشود تا رنگ نگاه خود را بر واقعیتی جاری کند متولد میشود و مادام که عمر عکس بپاید پردازش هم از پا نمیایستد. پردازش از چشم عکاس آغاز میشود اما پیادهنظام پردازش را نمیشود به شخص یا اشخاص محدود کرد. عکس تیریاست که از چله رها میشود و راه خود را میرود، زندگی و اوج و فرود خود را دارد، در راه با عوامل و عناصر بسیار دیدار میکند و از هر ملاقات نگاهش رنگی تازه میگیرد. پردازش، آن فکرهاییاست که عکاس در اتاقهای تاریک و روشن بر عکس خود روا میدارد تا تصویر را به تناسب انواع شیوههای ارائه به نقطه مطلوب خویش برساند و آنگاه که عکس مشهور شد و جغرافیا و تاریخ را پشت سر گذاشت حالا نوبت هنرمندان نسلهای بعدیاست که دست به کار شوند و روایت خود را از این اثر کالت شده در قالب پوستر و طرح و کولاژ پردازش کنند و نهایتا پردازش، آن شیوه صبورانهایاست که عناصر طبیعت به مدد آن، از نور و دما تا نم و خاک، بی دخالت انسان و در تعاملی تنگاتنگ با زمان، بر جان عکس، نقش قدمت و خاطره میزنند. آری اینچنیناست که عکس و پردازش یک عمر به پای هم پیر میشوند.
حالا دیگر چندین دورهاست که پردازش عکس دیجیتال به همت استاد امین ابراهیمی در فرهنگسرای جهاد دانشگاهی بیوقفه در حال تدریساست تا شناخت هنرجویان و عکاسان از فرهنگ پردازش و ابزارهای آن ژرفتر و کاربردیتر گردد. با استقبال هنرجویان این دوره به سرعت پا گرفت و پایدار شد. آن قدر که خیلی زود نیاز به برگزاری دوره تکمیلی این مبحث احساس شد. سرانجام پس از رایزنیهای بسیار این دوره پیشرفته با عنوان کارگاه پردازش برای اولینبار در ترم تابستان ۱۳۹۵ ارائه و برگزار شد تا هنرجویان را به شکلی عملیتر وارد گود پردازش کند. از قضا بخت یار ما هفت نفر شد تا نخستین افرادی باشیم که وارد این گود رنگ و نور و نگاه میشویم و توفیق یافتیم تا بیواسطه وارد مکالمه با عکسهای خودمان و دوستانمان شویم. ابتدا آثار را از آن خود کنیم و آنگاه کمال مطلوب هر عکس را در ذهن تصور کنیم و در عمل اجرا. تا در این هماورد دریابیم ما از عکس چه میخواهیم و عکس از ما چه میخواهد و در سایه خرد جمعی و هدایت استاد، پردازشی مطلوب برای هر عکس برگزینیم. اینگونه شد که از گرماگرم کلاسی پرچالش و پر از بحث و نقد و از دل فضایی کاملا یادگیرانه و همفکرانه اولین نمایشگاه پیشزمینه متولد شود.
پیش زمینه نمایشگاهی به معنای واقعی گروهیاست. از صفر تا صد این رویداد، تصمیمی یافتشدنی نیست که تصمیم ما نباشد و همین است که به تمام اجزای پیشزمینه احساس تعلق داریم. به عکسهای یکدیگر چونان عکسهای خود مینگریم و با هیچیک غریبه نیستیم چون داستانشان را خوب بلدیم و هر ایده و هر نواخت پردازشی ما بر هر عکس، گوشهای از خاطرات شیرین ما از این کارگاه شد. توی چله یک تابستان گرد هم آمدیم و عکسهایمان را یک به یک، موشکافانه و نقادانه تماشا کردیم و بهترینها را با هم برگزیدیم. در کنار هم عکسها را به بوته پردازش سپردیم و آنقدر بالا و پایین کردیم و کلنجار رفتیم تا برسد به آنجا که بگوییم آهان حالا شد! باهم تصمیمگرفتیم که کدام شیوه ارائه، شایسته کدام عکساست و کدام جامه فاخر، برازنده کدام تن! با هم تولد عکسها بر کاغذ سفید را جشن گرفتیم و با هم بر قاب جاودانگی ایستادنشان را عشق کردیم و حالا توی چله یک زمستان این نمایشگاه ما و این عکسهای ما هفتنفر است که آماده تماشای شما و مفتخر به عنایت شماست. فقط از ما نپرسید کدام عکس کار کیست چون شاید یادمان نباشد! آخر، کجا دیدهاید پردازش یک عکس کار ۷+۱ نفر باشد؟ همیناست که مشخصات هر عکس را کنارش نصب کردهایم! باور کنید همینقدر همدلانه و رفیقانه! آخر، کارگاه پردازش، پردازشگر دوستیها هم شد و پیشزمینه دارد از ما انسانهای بهتری میسازد. دم شما گرم استاد ابراهیمی عزیز.